سگ دوست داشتنی !!!

۵ راهکار عملی برای بهینه‌سازی بازداشت‌گاه‌ها(طنز)

البته مُرده شدن زندانیان در زندان که نشانه‌ی هیچ چیزی نیست ولی از آنجا که اخیرا مقامات عالی رتبه‌ی نظام هم نسبت به نحوه‌ی نگهداری و برخورد با زندانی‌ها واکنش رسمی نشان داده اند و حتی یکی از این بازداشت‌گاه‌ها هم به همین دلیل تعطیل شده است؛ ما به خودمان حق می دهیم در این زمینه ...................... اظهار نظر کنیم. هرچند که اصولا نظر ما به طور کلی -جز ایجاد دردسر برای خودمان- هیچ اثری ندارد ولی احساس می‌کنیم اگر در اینجا اظهارش نکنیم ممکن است به صورت دیگری ظهور کند که بدتر باشد و منجر به ظاهر شدن سر و کله‌ی بعضی‌ها بشود که اصلا خوش‌آیند نیست. از این‌رو، این شما و برخی پیشنهادهای ما برای بهینه‌کردن بازداشت‌گاه‌ها که در نهایت منجر به کوتاه شدن طول دوره‌ی بازداشت و تسریع در کسب نتایج و اهداف از پیش تعیین شده دارد.
1- نصب شوکر‌های اتوماتیک
شوکر چیز بسیاری خوبی است. اگر نبود که اینهمه دست برادران زحمت‌کش ما دیده نمی شد. نصب این وسایل مفید در سلول‌ها مفید ارزیابی می‌شود. مثل هر وسیله‌ی الکتریکی دیگر، از لحاظ اقتصادی و کاربردی شوکرهای سیار باید باتری داشته باشند و شوکرهای ثابت به برق شهری وصل شوند. این شوکرها باید به طور ثابت در سلول‌های اندرزگاه نصب و در فواصل زمانی مشخص (مثلا هر یک ربع یکبار) به مجرم شوک بدهند. البته باید اندرزگویان محترم در نظر داشته باشند که اسراف برق مکروه است و پس از آنکه مجرم مربوطه اعلام کرد که کارهای مربوطه را خواهد کرد و حرف‌های مربوطه را خواهد زد، ابزار مربوطه را از برق بیندازند که خدای ناکرده دامن پاکشان به کراهت اسراف آلوده نشود.
2- استفاده از گریل و منقل گازی
گاز بر سه نوع است. گازِ دادنی، گازِ گرفتنی و گاز سوختنی. از نوع اول و دوم که در سیاست خارجی و داخلی کاربرد دارد می‌گذریم و به گاز سومی که جزو انرژی محسوب می‌شود می‌پردازیم. خوشبختانه از هر سه نظر کشور ما کشور گازخیزی است و از این رو استفاده از گاز برای هدایت مجرم به مسیر تعیین شده ارزان و مقرون به صرفه و به بهره‌وری است. پیشنهاد ما نصب اجاق مسطح در زیر سلول است که گرمای لذت‌بخشی (البته برای گرما دهنده!) را به طور تصاعدی به مجرم مربوطه منتقل می‌کند. البته باید برای استفاده از چنین ابزاری برای افرادی نظیر محمدعلی ابطحی دقت کرد که یک‌وقت کل بازداشت‌گاه را روغن برندارد و باعث افت کیفیت استاندارد اندرزگاه نشود.
3- بکارگیری باتوم برقی
عده‌ی بسیاری از سنت گرایان مخالف بکارگیری باتوم برقی هستند. این‌ها همان کسانی هستند که با آزمایش‌های ژنتیکی هم به خاطر باورهای متعصبانه‌شان مخالفند. عبدالعمود گرزیانی یکی از کلفتان این گروه رسما اعلام کرده بود: جهش ژنتیکی باتوم برقی به شوکر منجر می‌شود در حالیکه آن یک چیز دیگری‌ست و شرط اولیه‌ی باتوم بودن که باید با انرژی گردشی به سر و گردن اصابت کند را ندارد. اما به گمان من با طراحی و نصب بازوهای خودکاری که با فرکانسی مشخص (مثل 10 بار در ثانیه) باتوم‌های چوبی و لاستیکی و فلزی مرسوم را به سر و گردن و سینه و دست و شکم و (بیب!) و ران و زانو و ساق مجرم بکوبد هم نظر این عزیزان تامین شود و هم عزیزانِ این عزیزان. ارتباطی اصولی بین سنت و مدرنیته!
4- راه حل پزشکی

پیشنهاد می‌شود چنانچه "تبعید به آن ‌دنیا" یکی از مراحل هدایت و اندرز مجرم باشد که در اندرزگاه مفید تشخیص داده شده؛ یا دست کم برای کم کردن طول بازداشت و اندرز دادن مجرم؛ به جای ویروس ممنژیت از این نخبه‌گان استفاده شود. 70 سال پس از ظهور شخصیت محترم و مفیدی به نام «پزشک احمدی»، خوشبختانه هم‌اکنون پزشکان زیادی وجود دارند که به راحتی می‌توانند عده‌ی فراوانی را معدوم کنند. البته این افراد آمپول هوا به قصد کشتن یک نفر به او تزریق نمی‌کنند بلکه با مهر رسمی و شماره نظام پزشکی، داروهایی را تجویز می‌کنند که البته در نهایت نتیجه‌ی کارشان با نتیجه کار پزشک احمدی تفاوت چندانی ندارد (جز در این مورد که هزینه‌ی بیشتری دارد). صاحب‌نظران برای تولید انبوه چنین موجوداتی که در دهه‌های اخیر به وقوع پیوسته نظریه‌های گوناگونی مثل خُل شدن از فرط درس خرخوانی، سهمیه‌ها، تقلب و غیره را پیشنهاد داده‌اند که به جز وغیره بقیه محل اعتنا نیستند.
5- تماشای سیمای ضرغامی و خواندن کیهان شریعتمداری
البته راستش را بخواهید پیشنهاد شکنجه‌ای در این حد عذاب‌آور یک مقداری از شان ما بدور بود. منتها از آنجایی‌که به عنوان یک مشاور باید به وظیفه‌مان عمل کنیم و در جهت استانداردسازی بازداشتگاه های در جهت تسریع دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، پیشنهادهای خوب بدهیم؛ این روش را هم پیشنهاد می کنیم. این روش پیش از این هم به تعداد محدود بر روی 7 زندانی آزمایش شده بود که همگی سرنوشت دردناکی پیدا کردند. 4 تای آنها به خاطر کوباندن کله‌شان به دیوار بتنی سلول جان باختند، یکی آنقدر فحش‌های بدبد داد که حجره‌اش پاره شد، یک سعی کرد برود داخل محفظه‌ی تلویزیون و با چند نفر از اعضای خانواده‌ی مجری بیست و سی ازدواج کند که به علت اتصال برق قطع نخاع شد و نفر آخری از شدت فشار عصبی به کل مجنون شد که هم‌اکنون در استخدام یک سایت خبری ارزشبند فارسی است.